عطیفا، یک پرستار جوان محجبه با اصالت مراکشی که در خیابان توسط ویکتور مورد حمله خشونت آمیز قرار می گیرد، دوچرخه سواری که نزدیک بود او را به زمین بزند، خود را با موجی از توهمات پس از سانحه مواجه می کند. زندگی او سپس به یک کابوس واقعی تبدیل می شود. چند روز بعد او متوجه می شود که به یک بیمار جدید اختصاص داده شده است که کسی نیست جز ویکتور، مهاجم او.